نام: صادق - برد و باخت
فیت: سوگند ، حصین
آهنگساز: نریمان یوسفی
آلبوم: کسی به نام خدا
فیت: سوگند ، حصین
آهنگساز: نریمان یوسفی
آلبوم: کسی به نام خدا
[ ورس 1: صادق ]
مثــلِ بــرگ تو دست بــاد
وول بــزن تــو لـحظه هات
سخت نگیر که جفت شیش نداد
فکــر یـار پشتیت نبــاش
آقا من همینم ، لعنتی من
رنـگ سختیـــا رو کم ندیدم
جز صبحونه نبــوده دم نگیــرم
صبح بیدار بشم و شب نمیرم
با کله تو ظرف تونی و خط رو مغـز
مکمـل ویسکی و قفـلِ فک با لب
زدی به بیـراهه بیــرون جـادّه
زدی بــه یکی ببـــری بــا دّل
مشتی وقتی کندی برنگرد
هرچی بــاز کـردی در نــبند
نشو هیـــزم آتیش جنگ
پاشو در رو از عرصۀ تـنگ
دل نـبند به هر انـی
فکــر نکن که بـرتـری
خیلـیـــان که از من سرنُ
اما الان موندن عقب چون
من تنهام خداست پشتمُ
سختیا رو تو راه کشتم تو
مُتـکـی بــه همین بــاشو
دست بذار رو زمین پــاشو
[ کروس: سوگند ، حصین ]
رو سینه هات پیچیده خاک
عقیــده هات اسیـــرِ بــاد
ایـن شده تصویرِ دلم از شهرِ من
نباید رفت نه جای حرف
تمومه شهر فضای ترس
آسمون ابر هاتو ببر از شهر من
[ ورس 2: صادق ]
حاجی بردن با باختش قشنگِ
سوختـن بـا ساختـش قشنگِ
خوب در کنار بد قشنگُ
مسئله با حل راهش قشنگِ
خـری ام نیـ کــه پـاش نــلنگه
یه نـگـــاه مینـــدازم تــوی آیــنـه
میبینم خودمو که چطور شدم باز چت
نمیدونـم چـی چـی منــو خـواسته
این دخترِ که چسبیده منو باز سفت
زمان میـــره جلو من لم میدم راحت
یه زنجیره کلفت با ته ریش و ساعت
یه علف خوش بو بـــا آهنگ ملو
من ، همونیم که زد به دریـا دلو
کلا" حسش نی لش کردم
خلـم بـــا خــودم لــج کردم
کـج کردم راهمـو سمت یــه وری
که اون که تا امروز باختی میبری
همه چی آرومه جنگم میشهُ
عود روشن بوی جنگل خیس
زندگی شده هر دنـبیـل
نگرد تو قصه هاشُ گشتم نیست
ببین غلط غلطِ چه بخوای چه نخوای
زندگیتــو بـپــای و نـپــای
سرنوشت از قبــل نـــوشت استُ
منم و قلم و همین دست نوشتم
معجـــزه منــم ، معجــزه تـویی
یه خدا داری اون بالا که منکرِ تو نیـ
نه اسطــوره میخــوای نه پیغمبــری
تو منو داری من تو رو نگـو کمتـــری
[ بریج: حصین ]
روزات که تو خوابی و شب زنده ای
تــو جنـگی و دلــخوری از زنــدگیت
تو فندکُ لب سیگار میگیری
هوم شعله جنگُ میبینی؟!
بـــاز مهـره هاتــو میـچینی
دست تو نیست اصلا" ته این بازی
[ کروس: سوگند ، حصین ]
رو سینه هات پیچیده خاک
عقیــده هات اسیـــرِ بــاد
ایـن شده تصویرِ دلم از شهرِ من
نباید رفت نه جای حرف
تمومه شهر فضای ترس
آسمون ابر هاتو ببر از شهر من
مجنون شهر